خاطره شهید هسته ای داریوش رضایی نژاد
جمعه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۳۴ ق.ظ
یک روز سوار ماشینش شده بودم تمام پنجره هارا داده بود بالا گفتم:
پس چراهمه شیشه ها را بالا کشیدی؟
گفت: اینجا ترافیکه ،
مردم مرتب به هم دری وری میگن .
نمیتوانم تحمل کنم ببینم مردم اینجوری به هم نامهربانی می کنن
۹۶/۰۱/۲۵