وصیت و خاطره شهدا

در این وبلاگ سعی شده که تمامی وصیت و خاطره شهدا نوشته شود

وصیت و خاطره شهدا

در این وبلاگ سعی شده که تمامی وصیت و خاطره شهدا نوشته شود

بدانید که ما مدیون خون شهدا هستیم و باید همیشه یاد آنها باید بکنیم.
ما باید در جهاد مدافعان حرم شرکت کنیم چون خانم حضرت زینب(س) تنها است و ما باید به حضرت زینب (س) ثابت کنیم که((کلنا عباسک یا زینب)

آخرین نظرات

نماز اول وقت ( از خاطرات شهید علیرضا بریری )


به نماز اول اهمیت بسیار زیادی میدادوهمه تلاش خودش رو میکرد
تااینکه درهرموقعیتی هست خودشو به نماز اول وقت برسونه
وعلی الخصوص براےمغرب وعشاحتمابه مسجدمحل میرفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۶ ، ۱۷:۰۶
سیدعلی مشتاقی نیا

وصیت نامه شهید عبدالله میثمی


الحمدلله رب العالمین و الصلوه والسلام علی اشرف الانبیاء والمرسلین ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین
و اما بعد از حمد خدای تبارک و تعالی و درود به پیغمبر و اهل بیتشان علیهم السلام خداوند توفیق عنایت فرمود که در شب شانزدهم اسفندماه سال هزارو چهارصد و شصت شمسی مطابق با جمادی الاول در ایام وفات فاطمه زهرا سلام الله علیها وصیتنامه ای بنویسم. و خدایا تو گواهی در این لحظه که در خدمت مقام وحدانیت، این کلمات را می نویسم بسی شرمنده و شرمسارم، چرا که بندگان تو را می بینم که در جبهه های حق بر علیه باطل می جنگند و در سنگرهای خود وصیتنامه های شهید وارانه می نویسند. خدایا دلم می سوزد که چرا به زمین چسبیدم. خدایا اگر من بیچاره در این لحظه بمیرم فردا در مقابل این جوانانی که از لذت و عیش و نوش دنیا بریدند و رو به تو آوردند سرافکنده خواهم بود.
اشهد ان لااله الاالله وحده لاشریک له و اشهدان محمدا صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و ان علیا امیرالمؤمنین و حسن بن علی المجتبی و حسین بن علی السیدالشهدا و علی بن الحسین زین العابدین و محمدبن علی باقر علم النبین و جعفربن محمد الصادق و موسی بن جعفر الکاظم و علی بن موسی الرضا و محمدبن علی التقی و علی بن محمدالنقی والحسن بن علی العسگری و حجه بن الحسن المهدی صلواتک علیهم اجمعین ائمتی و سادتی بهم اتولی و من اعدائهم اتبری و ان ما جاز به النبی حق و ان الله بعث من فی القبور.
ای پدر بزرگوار و مادر مهربانم و ای خواهران و برادران و ای همه کسانی که با شما در دنیا مانوس بودم از شما عاجزانه می خواهم که پیوسته از برایم طلب مغفرت کنید چرا که با رویی سیاه از دنیا می روم. شما نمی دانید خدا چقدر لطف کرده گناهان مرا از شما پوشانده.
آنچه در دوران زندگیم بیش از همه چیز مرا رنج داد و باعث خون دل خوردن من شد، اخلاص نداشتنم بود و الان نمی دانم در مقابل خدای بزرگ چه عملی را همراه خود ببرم.
دومین مسئله ای که مرا در زندگی عقب انداخت که موفق نشوم از فیض های بزرگتری بهره مندتر گردم، بی نظمی و بز صفتی من بود که جسته گریخته کار می کردم و به هر کشتزاری دهانی می زدم. این است که دستم از حسنات تهی است. و سومین چیزی که گوشت بدنم را آب کرد و در دنیا مرا سوزاند تا قیامت چه بر سرم آورند غیبت بخصوص غیبت علما بود. خدا کند که با دعای شما پروردگار همه کسانی را که برگردن ماحق دارند از دست ما راضی گرداند...
]پدر[ فراموش نمی کنم وقتی که آمدید پشت میله های زندان قصر و گفتید خدایا من از این فرزند راضی هستم تو هم راضی باش و من چقدر آسوده شدم...
ای مادرم، شما آن مادری هستید که در اولین برخورد هنگام ملاقات در زندان حماسه ای همچون حضرت زینب آفریدید. همانجا که گفتید فرزندم ناراحت نباش تو سرباز امام زمان هستی درسهایت را بخوان و مرا از آن گرداب هولناک به ساحل اطمینان خاطر آوردید. و اگر این فرزند کوچک شما فاتحانه و پیروزمندانه با چهره سفید از دنیا رفت بدانید همان دعای شماست که در اولین سال عروسی خود جهت فرزندی صالح کردید مستجاب گشته و خدا این فرزند صالح را از شما پذیرفته است.
ای خواهرانم طاهره خانم و اکرم خانم، شما از یادتان نرود که شما از پستانی پاک شیر خورده اید و باید با پستانی پاک به فرزندانتان شیر بدهید. فرزندانتان را با حب اهل بیت بار بیاورید. آنها را آشنا با ولایت فقیه کنید مگر نمی دانید که پیغمبر خدا ما را به دست اهل بیتش سپرد و امام زمان ما را به دست فقها سپردند مبادا در راهی به جز راه مرجع تقلید قدمی بردارید که در این صورت در مقابل خدای تبارک و تعالی هیچ حجتی ندارید.
برادران عزیزم. ای رحمت خدا و ای امین خدا و ای عطا خدا شما سربازی امام زمان را فراموش نکنید. برادرتان که لیاقت نداشت اما امیدوارم شما جزو انصار و یاران امام زمان باشید. بکوشید با تقوای الهی تا از منبع اهل بیت بهره مند شوید. نکند خدای ناکرده در دسته بندیها و جبهه بندی های مذهبی بیفتید که معنویت روحانیت از شما گرفته می شود. که ناگهان می بینید از روحانیت به جز لباسش برایتان نمانده است. به این طرف و آن طرف ننگرید. فقط نگاه کنید به نائب امام زمانتان تا فریب نخورید.
در گرداب غیبت ها و تهمت ها نیفتید. خدا گواه است که این بدگویی ها ایمان را می خورد و انسان را از روحانیت اخراج می کند. لذت مناجات با خدا را از بین می برد و شما به بچه های خواهرانتان بیشتر سر بزنید مخصوصا فرزندان طاهره خانم که سید هستند باید جزء رهروان راه حسینی باشند. من از همه رفقایم التماس دعا دارم. فقط دو نفر از دوستانم را بگوئید به سر قبرم بیشتر بیایند یکی آقا مصطفی ردانی پور و یکی هم سیدمرتضی صاحب فصول و از جانب من بر سر قبر سیداحمد حجازی بروید و شب های جمعه قبر مرحوم مجلسی را فراموش نکنید. زیارت قبر آقای مطهری علم و حکمت و زیارت قبر آقای مدنی تقوی و زهد و زیارت قبر آقای بهشتی سوز و گداز به انسان می دهد. زیارت این قبور را فراموش نکنید. و با اجازه پدر بزرگوارم اخوی رحمت اله را به عنوان قیم انتخاب کردم باشد که بدهی های مرا بدهد...
خدایا ما را جزو یاران امام زمان محسوب بدار. خدایا رهبر کبیر انقلاب امام خمینی را در پناه خودت از همه بلاها مصون و محفوظ بدار. خدایا رزمندگان ما را در جبهه های حق بر علیه باطل بر دشمنانشان فاتح و پیروز بگردان. خدایا ما را به شهدا ملحق بگردان. پروردگارا عاقبت امر ما را ختم به خیر بگردان. خدایا پدر و مادر را از دست ما راضی و خشنود بگردان. پروردگارا مهر و محبت اهل بیت را از ما و فرزندان ما مگیر.
افسوس که عمری پی اغیار دویدیم
از یار بریدیم و به مقصد نرسیدیم
سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم
جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۲۴
سیدعلی مشتاقی نیا

 Image result for ‫آیت الله روح الله موسوی الخمینی‬‎


امام خمینی در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریـور 1281 هجرى شمسى ( 24 سپتامپر 19022 میلادى ) در شهرستان خمیـن از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطهر سلام الله علیها, روح الله المـوسـوى الخمینـى پـاى بـر خـاکدان طبیعت نهاد .

 

او وارث سجایاى آبا و اجدادى بـود که نسل در نسل در کار هدایت مردم وکسب معارف الهى کـوشیـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمینـى مرحوم آیه الله سید مصطفى مـوسـوى از معاصریـن  مرحـوم آیه الله العظمـى میرزاى شیـرازى (رض), پـس از آنکه سالیانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فرا گرفته و به درجه اجتهاد نایل آمـده بـود به ایران بازگشت و در خمیـن ملجإ مردم و هادى آنان در امـور دینـى بـود. در حـالیکه بیـش از 5 مـاه ولادت امام خمینینمى گذشت،طاغوتیان و خـوانیـن تحت حمایت عمال حکومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را که در برابر زورگـوئیهایشان به مقاومت بـر خاسته بـود، با گلـوله پاسخ گفتنـد و در مسیر خمیـن به اراک وى را به شهادت رسانـدنـد.

 

بدیـن ترتبیب امام خمینى از اوان کـودکى با رنج یتیمى آشنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وى  دوران کـودکـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومنه اش (بانـو هاجر) که خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آیه الله خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانیف ) بوده است. همچنیـن نزد عمه مکرمه اش ( صاحبه خانم ) که بانـویى شجاع و حقجـو بـود سپرى کرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزیز نیز محـروم گـردید .

 

هجـرت امام خمینی به قـم و تحصیل دروس تکمیلـى:

اندکـى پـس از هجرت آیه الله العظمـى حاج شیخ عبد الکریـم حایرى یزدى ـ رحمه الله علیه ـ ( نـوروز 1300 هجـرى شمسـى, مطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمینـى نیز رهسپـار حـوزه علمیه قـم گردید و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلى علوم حـوزوى را نزد اساتید حـوزه قـم طـى کرد.

 

ازدواج امام خمینی و تشکیل خانواده:

میرزا محمد ثقفی تهرانی در زمان تحصیل در شهر مقدس قم، با حاج آقا روح ‌الله مصطفوی خمینی (حضرت امام) که در آن زمان 27 سال داشت آشنا شد که همین آشنایی، واسطه‌ ازدواجامام خمینی(ره) با بانو ثقفی در سال 1308 شمسی شد.

امام خمینی در سال ۱۳۰۸ هجری خورشیدی با خدیجه ثقفی دختر میرزا محمد ثقفی تهرانی  ازدواج کرد.برخلاف سنت رایج چند همسری و متعه در بین روحانیان آن زمان، خمینی هیچگاه همسر دیگری و متعه اختیار نکرد و برخلاف رسم آن زمان خمینی در امور منزل به همسرش کمک می کرد.


ثمره این ازدواج تولد سید مصطفی، فرزند اول آنها در آذر 1309؛ سید احمد در 26 اسفند 1324 و خانم‌‌ها سیده فریده‌،‌ سیده زهرا و سیده صدیقه بود.

زندگینامه امام خمینی امام خمینی زندگی نامه امام خمینی

 پـس از رحلت آیه الله العظمـى حـایـرى یزدى تلاش امـام خمینـى به همراه جمعى دیگر از  مجتهدیـن حـوزه علمیه قـم به نتیجه رسیـد و آیه الله العظمـى(رض) به عنـوان زعیـم حـوزه علمیه عازم قـــم گردید. در این زمان, امام خمینـى به عنـوان یکـى از مـدرسیـن و مجتهدیـن صـاحـب راى در فقه و اصـول و فلسفه و عرفـــان و اخلاق شناخته مى شد . حضرت امام خمینی طى  سالهاى طولانى در حوزه علمیه قـم به تدریـس چندیـن دوره فقه, اصـول, فلسفه و عرفان و اخلاق اسلامـى در فیضیه, مسجـد اعظم, مسجـد محمـدیه, مـدرسه حـاج ملاصـادق, مسجـد سلماسى, و ... همت گماشت و در حـوزه علمیه نجف نیز قریب 14 سال در مسجـد شیخ اعطـم انصــــارى (ره) معارف اهل بیت و فقه را در عالیترین سطـوح تدریـس نمود و در نجف بـود که براى نخستیـن بار مبانـى نظرى حکـومت اسلامـى را در سلسله درسهاى ولایت فقیه بازگـو نمود .

 

امـام خمینـى در سنگـر مبـارزه و قیــام:

روحیه مبارزه و جهاد در راه خدا ریشه در بینـش اعتقادى و تربیت و محیط خانـوادگى و شرایط سیاسى و اجتماعى طـول دوران زندگى امام خمینی داشته است. مبارزات ایشان از آغاز  نـوجـوانـى آغاز, و سیر تکاملى آن به مـوازات تکامل ابعاد روحى و علمى امام خمینی از یکسـو و اوضاع و احـوال سیاسـى و اجتماعى ایران و جـوامع اسلامـى از سـوى دیگـر در اشکـال مختلف ادامه یـافته است و در ســـال 1340 و 41 ماجراى انجمنهاى ایالتى و ولایتى فرصتـى پـدید آورد تاامام خمینی در رهبـریت قیام و روحـانیت ایفاى نقـش کنـد و بـدیـن تـرتیب قیام سراسرى روحانیت و ملت ایران در 15 خرداد سال 13422 با دو ویژگـى برجسته یعنى رهبرى واحد امام خمینى و اسلامـى بـودن انگیزه ها, و شعارها و هدفهاى قیام, سرآغازى ششـد بر فصل نـویـن مبارزات ملت ایران که بعدها تحت نام انقلاب اسلامى در جهان شناخته و معرفـى شد

 

امام خمینـى خاطـره خـویـش از جنگ بیـن الملل اول را در حالیکه نـوجـوانى 12 ساله بـوده چنین  یاد مـى کند : مـن هر دو جنگ بیـن المللـى را یادم هست ... مـن کـوچک بـودم لکـن مدرسه مى رفتـم و سربازهاى شـوروى را در همان مرکزى که ما داشتیـم در خمیـن, مـن آنجا آنها را مى دیدم و ما مورد تاخت و تاز واقع مى شدیـم در جنگ بیـن الملل اول.

 

پـس از رحلت آیه الله العظمى حایرى ( 10 بهمـن 1315 ه.ش ) حـوزه علمیه قـم را خطر انحلال تهدید مى کرد. علماى متعهد به چاره جویى برخاستند. مدت هشت سال سرپرستى حـوزه علمیه قـم را آیات عظام : سید محمد حجت, سید صدر الدیـن صدر و سید محمد تقـى خـوانسارى ـ رضوان الله علیهم ـ بر عهده گرفتند. در ایـن فاصله و بخصوص پـس از سقوط رضاخان, شرایط براى تحقق مرجعیت عظمى فراهـم گردید. آیه الله العظمى بروجـردى شخصیت علمـى بـرجسته اى بـود که مـى تـوانست جانشین مناسبـى براى مرحوم حایرى و حفظ کیان حـوزه باشـد. ایـن پیشنهاد از سـوى شاگردان آیه الله حایرى و از جمله امام خمینـى به سرعت تعقیب شـد. شخص امام خمینیدر دعوت از آیه الله بروجردى براى هجرت به قـم و پذیرش مسئولیت خطیر زعامت حـوزه مجدانه تلاش کرد.

 

امام خمینى در تعقیب هدفهاى ارزشمند خویش در سال 1328 طرح اصلاح اساس ساختار حـوزه  علمیه را با همکارى آیه الله مـرتضـى حایـرى تهیه کرد و به آیه الله بروجردى (ره) پیشنهاد داد. ایـن طرح از سوى شاگردان امام و طلاب روشـن ضمیر حـوزه مورد استقبال و حمایت قرار گرفت .

اما رژیـم در محاسباتـش اشتباه کرده بود. لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى که به موجب آن شرط مسلمان بودن, سوگند به قرآن کریـم و مرد بـودن انتخاب کنندگان و کاندیداها تغییر مـى یافت در 16 مهر 1341 ه.ش به تصـویب کـابینه امیـر اسـد الله علـم رسیـد. آزادى انتخابات زنان پـوششـى براى مخفى نگه داشتـن هدفهاى دیگر بـود. حذف و تغییر دو شـرط نخست دقیقا به منظور قانـونـى کـردن حضـور عناصر بهایـى در مصادر کشـور انتخاب شـده بـود. چنانکه قبلا نیز اشاره شد پشتیبانى شاه از رژیـم صهیـونیستـى در تـوسعه مناسبات ایران و اسرأیل شرط حمایتهاى آمریکا از شاه بـود. نفوذ پیروان مسلک استعمارى بهأیت در قـواى سه گانه ایران ایـن شرط را تحقق مـى بخشید. امام خمینـى به همراه علماى بزرگ قـم و تهران به محض انتشار خبر تصویب لایحه مزبور پـس از تبادل نظر دست به اعتراضات همه جانبه زدند .

 

نقـش حضرت امام خمینی در روشـن ساختـن اهداف واقعى رژیـم شاه و گوشزد کـردن رسالت  خطیر علما و حـوزه هاى علمیه در ایـن شـرایط بسیار مـوثـر وکارساز بـود. تلگرافها و نامه ها سرگشاده اعتـراض آمیز علما به شاه و اسد الله علـم مـوجى از حمایت را در اقشار مختلف مردم برانگیخت. لحـن تلگرافهاى امام خمینـى به شاه و نخست وزیر تند و هشـدار دهنده بود.

 

بدیـن ترتیب ماجراى انجمنهاى ایالتى و ولایتـى تجربه اى پیروز و گرانقدر براى ملت ایران بویژه ازآن جهت بـود که طى آن ویژگیهاى شخصیتـى را شناختنـد که از هر جهت براى رهبـرى امت اسلام شایسته بـود. با وجـود شکست شاه در ماجـراى انجمنها, فشار آمرکا بـراى انجـام اصلاحـات مـورد نظر ادامه یافت. شاه در دیماه 1341 هجـرى شمسى اصـول ششگانه اصلاحات خویـش ر بر شمرد و خـواستار رفراندوم شد . امام خمینى بار دیگر مراجع و علماى قـم را به نشست و چاره جویى  دوباره فراخواند .

 

با پیشنهاد امام خمینى عید باستانـى نـوروز سال 1342 در اعتراض به اقدامات رژیم تحریـم شد. در اعلامیه حضرت امام خمینى از انقلاب سفید شاه به انقلاب سیاه تعبیـر و همسـویـى شـاه بـا  اهـداف آرمیکا و اسرایل افشا شده بـود . از سوى دیگر, شاه در مورد آمادگى جامعه ایـران بـراى انجام اصلاحات آمـریکا به مقامات واشنگتـن اطمینان داده بود و نام اصلاحات را انقلاب سفیـد نهاده بـود. مخالفت علما براى وى بسیار گران مى آمد .

 

امام خمینى در اجتماع مردم, بى پروا از شخص شاه به عنـوان عامل اصلـى جنایات و همپیمان با اسـرأیل یاد مـى کـرد و مـردم را به قیام فرا مـى خواند. امام خمینى در سخنرانى خـود در روز دوازده فروردیـن 1342 شدیدا از سکـوت علماى قـم و نجف و دیگر بلاد اسلامى در مقابل جنایات تازه رژیـم انتقاد کرد و فرمود : امروز سکـوت همراهى با دستگاه جباراست حضـرت امام روز بعد ( 13 فـروردیـن 42 ) اعلامیه معروف خـود را تحت عنـوان شاه دوستى یعنى غارتگرى منتشر ساخت . راز تإثیر شگفت پیام امام خمینى و کلام امام در روان مخاطبینـش که تا مرز جانبازى پیـش مـى  رفت را باید در همیـن اصالت انـدیشه, صلابت راى و صـداقت بـى شـأبه اش بـا مـردم جستجـو کـرد .

 

سال 1342 با تحریـم مراسـم عید نوروز آغاز و با خـون مظلـومیـن فیضیه خـونرنگ شد. شاه بر انجام اصلاحات مـورد نظر آمریکا اصرار مـى ورزید و امام خمینى بر آگاه کردن مردم و قیام آنان در برابر دخـالتهاى آمـریکـا و خیـانتهاى شاه پـافشـارى داشت. در چهارده فروردیـن 13422 آیه الله العظمـى حکیـم از نجف طـى تلگرافهایى به علما و مراجع ایران خـواستار آن شد که همگـى به طـور دسته جمعى به نجف هجرت کنند. این پیشنهاد براى حفظ جان علماوکیان حـوزه ها مطرح شده بود .

حضرت امام خمینى بـدون اعتنا به ایـن تهدیـدها, پاسخ تلگراف آیه الله العظمى حکیـم را ارسال  نمـوده و در آن تإکید کرده بـود که هجرت دسته جمعى علما و خالـى کـردن حـوزه علمیه قـم به مصلحت نیست .

امام خمینـى در پیامـى( به تایخ 12 / 2 / 1342 ) بمناسبت چهلـم فاجعه فیضیه بـر همـراهـى  علما و ملت ایران در رویارویـى سـران ممـالک اسلامـى و دول عربـى بـا اسـرأیل غاصب تـإکیـد ورزیـــد وپیمـانهاى شـاه و اسـرأیل را محکـوم کرد .

 

قیام 15 خرداد:

ماه محرم 1342 که مصادف با خرداد بـود فرا رسید. امام خمینى از ایـن فـرصت نهایت استفاده را  در تحـریک مردم به قیام علیه رژیـم مستبد شاه بعمل آورد .

امام خمینى در عصر عاشـوراى سال 1383 هجرى قمـى( 13 خرداد 1342 شمسى ) در مدرسه فیضیه نطق تاریخـى خـویـش را که آغازى بر قیام 155 خرداد بود ایراد کرد .

 

در همیـن سخنرانى بـود که امام خمینى با صداى بلند خطاب به شاه فرمـود : آقا مـن به شما  نصیحت مـى کنـم, اى آقاى شاه ! اى جناب شاه! مـن به تو نیصحت مى کنم دست بردار از این کارها, آقا اغفال مى کنند تو را. مـن میل ندارم که یک روز اگر بخـواهند تـو بروى, همه شکر کنند ... اگر دیکته مى دهند دستت و مى گـویند بخـوان, در اطـرافـش فکـر کـن .... نصیحت مرا بشنـو ... ربط ما بیـن شاه و اسرأیل چیست که سازمان امنیت مـى گـوید از اسرأیل حـرف نزنیـد ... مگر شاه اسـرأیلـى است ؟ شاه فـرمان خامـوش کـردن قیام را صادر کـرد. نخست جمع زیادى از یاران امام خمینـى در شـامگاه 14 خرداد دستگیـر و ساعت سه نیمه شب ( سحـرگاه پانزده خـرداد 422 ) صـدها کماندوى اعزامـى از مرکز, منزل حضرت امام خمینى را محاصره کردند و ایشان را در حالیکه مشغول نماز شب بـود دستگیر و سـراسیمه به تهران بـرده و در بازداشتگاه باشگاه افسـران زندانـى کـردنـد و غروب آنروز به زندان قصر منتقل نمـودنـد . صبحگاه پانزده خرداد خبـر دستگیرى رهبـر انقلاب به تهران, مشهد, شیـراز ودیگـر شهرها رسیـد و وضعیتـى مشـابه قـم پـدید آورد .

 

نزدیکترین ندیم همیشگى شاه, تیمسار حسیـن فردوست در خاطراتش از بکارگیرى تجربیات و همکارى زبده ترین مإموریـن سیاسى و امنیتى آمریکا براى سرکـوب قیام و همچنیـن از سراسیمگـى شاه و دربار و امراى ارتـش وساواک در ایـن ساعات پرده بـرداشته و تـوضیح داده است که چگـونه شاه و ژنرالهایـش دیـوانه وار فرمان سرکـوب صادر مى کردند .

 

امام خمینـى, پـس از 19 روز حبـس در زندان قصـر به زنـدانـى در پـادگـان نظامـى عشـرت آبـاد منتقل شـد .

با دستگیرى امام خمینى  و کشتار وحشیانه مـردم در روز 15 خـرداد 42, قیام ظاهرا سرکوب شد.امام خمینى در حبـس از پاسخ گفتـن به سئوالات بازجـویان, با شهامت و اعلام اینکه هیئت  حاکمه در ایـران و قـوه قضأیه آنرا غیر قانـونـى وفاقـد صلاحیت مـى داند, اجتناب ورزید. در شامگاه 18 فروردیـن سال 1343 بدون اطلاع قبلـى, امام خمینى آزاد و به قـم منتقل مـى شـود. به محض  اطلاع مردم, شادمانى سراسر شهر را فرا مـى گیرد وجشنهاى باشکـوهـى در مـدرسه فیضیه و شهر به مـدت چنـد روز بـر پا مـى شـود . اولیـن سالگـرد قیام 15 خـرداد در سال 1343 با صـدور بیانیه مشتـرک امام خمینـى و دیگر مراجع تقلید و بیانیه هاى جداگانه حـوزه هاى علمیه گرامـى  داشته شـد و به عنـوان روز عزاى عمـومـى معرفـى شـد.

 

امـام خمینـى در همیـن روز ( 4 آبـان 1343 ) بیانیه اى انقلابـى صادر کرد و درآن نـوشت : دنیا  بـدانـد که هر گرفتارى اى که ملت ایـران و ملل مسلمیـن دارنـد از اجـانب است, از آمـریکاست, ملل اسلام از اجـانب عمـومـا و از آمـریکـا خصـوصـا متنفــر است ... آمـریکـاست که از اسـرأیل و هـواداران آن پشتیبـانـى مـى کنـد. آمریکاست که به اسرأیل قـدرت مـى دهـد که اعراب مسلـم را آواره کند. افشاگرى امام خمینى علیه تصـویب لایحه کاپیتـولاسیون, ایران را در آبـان سـال 433 در  آستـانه قیـامـى دوبـاره قرار داد .

 

از طـرف دیگـر به مـوجب سنـدهـایـى که بعد از پیــــروزى انقلاب اسلامـى منتشر شد, کسانـى همچـون آقاى شریعتمدارى در ایـن زمان ( آبان 43 )از مـوقعیت و نفـوذ خـود استفاده کرده و کـوشیدنـد تا طـرفـداران خـویـش را وادار به سکـوت و عدم حمایت از دعوت امام خمینى نمایند . سحرگاه 13 آبان 1343 دوباره کماندوهاى مسلح اعزامـى از تهران, منزل امام خمینى در قـم را محاصره کردند. شگفت آنکه وقت باز داشت, هماننـد سال قبل مصادف با نیایـش شبـانه امام خمینـى بـود .حضرت امام خمینى بازداشت و به همراه نیروهاى امنیتى مستقیما به فرودگاه  مهرآباد تهران اعزام و با یک فروند هـواپیماى نظامى که از قبل آماده شده بـود, تحت الحفظ مامـوریـن امنیتى و نظامى به آنکارا پـرواز کـرد. عصـر آنـروز ساواک خبـر تبعیـد امام خمینى را به  اتهام اقـدام علیه امنیت کشـور ! در روزنـامه ها منتشـر سـاخت.

 

علیرغم فضاى خفقان موجى از اعتراضها بـه صـورت تظاهرات در بازار تهران, تعطیلى طولانى مدت دروس حوزه ها و ارسال طومارها و نامه ها به سازمانهاى بیـن المللـى و مـراجع تقلیـد جلـوه گـر شد.

اقامت امام در ترکیه یازده ماه به درازا کشید در ایـن مدت رژیم شاه با شدت عمل بـى سابقه اى بقایاى مقاومت را در ایران در هـم شکست و در غیاب امام خمینـى به سرعت دست به اصلاحات  آمریکا پسند زد. اقامت اجبارى در تـرکیه فـرصتـى مغتنـم بـراى امام بـود تا تـدویـن کتـاب بزرگ تحـریـر الـوسیله را آغاز کند.

 

تبعیـد امـام خمینـى از تـرکیه به عراق:

روز 13 مهرماه 1343 حضرت امام به همراه فرزنـدشان آیه الله حاج آقا مصطفـى از ترکیه به تبعیدگاه دوم, کشـور عراق اعزام شدند . امام خمینى پس از ورود به بغداد براى زیارت مرقد أمه اطهار(ع)  به شهــرهــاى کاظمیـن, سامـرا و کـربلا شتـافت ویک هفته بعد به محل اصلـى اقـامت خـود یعنـى نجف عزیمت کرد.

 

دوران اقامت طـولانـى و 13 ساله امام خمینـى در نجف در شـرایطـى آغاز شد که هر چند در ظاهر فشارها و محدودیتهاى مستقیـم در حـد ایـران و تـرکیه وجـود نـداشت اما مخالفتها و کارشکنیها و زخـم زبانها نه از جبهه دشمـن رویارو بلکه از ناحیه روحانى نمایان و دنیا خـواهان مخفى شده در لباس دیـن آنچنان گسترده و آزاردهنده بود که امام خمینى با همه صبر و بردبارى معروفـش بارها  از سختى شرایط مبارزه در ایـن سالها به تلخى تمام یاد کرده است. ولى هیچیک از ایـن مصـأب و دشـواریها نتـوانست او را از مسیـرى که آگـاهانه انتخاب کرده بود باز دارد .

 

امام خمینى سلسله درسهاى خارج فقه خـویـش را با همه مخالفتها و کارشکنیهاى عناصـر مغرض در آبان 13444 در مسجـد شیخ انصارى (ره) نجف آغاز کرد که تا زمان هجـرت از عراق به پاریـس ادامه داشت .

حوزه درسى ایشان به عنـوان یکى از برجسته تریـن حـوزه هاى درسى نجف از لحـاظ کیفیت و کمیت شـاگـردان شنـاخته شـد .

 

امام خمینـى از بدو ورود به نجف با ارسال نامه ها و پیکهایى به ایران, ارتباط خویـش را با مبارزیـن حفظ نموده و آنان را در هر منـاسبتـى به پـایـدارى در پیگیـرى اهـداف قیام 155 خـرداد فـرا مى خواند . امام خمینى در تمام دوران پـس از تبعید, علیرغم دشواریهاى پدید آمـده, هیچگاه  دست از مبارزه نکشیـد, وبا سخنـرانیها و پیامهاى خـویـش امیـد به پیـروزى را در دلها زنـده نگـاه مى داشت .

 

امام خمینى در گفتگـویى با نمانیده سازمان الفتح فلسطیـن در 19 مهر 1347 دیـدگاههاى  خـویـش را دربـاره مسأل جهان اسلام و جهاد ملت فلسطین تشریح کرد و در همیـن مصاحبه بر وجـوب اختصاص بخشـى از وجـوه شـرعى زکات بـه مجـاهـدان فلسطینـى فتـوا داد .

اوایل سال 1348 اختلافات بیـن رژیـم شاه و حزب بعث عراق بـر سـر مرز آبـى دو کشـور شدت گرفت. رژیـم عراق جمع زیادى از ایرانیان مقیـم این کشـور را در بدتریـن شرایط اخراج کرد. حزب بعث بسیار کوشید تا از دشمنى امام خمینى با رژیـم ایران در آن شرایط بهره گیرد .

 

چهار سال تـدریـس, تلاش و روشنگرى امام خمینـى تـوانسته بـود تا حـدودى فضاى حـوزه نجف را دگرگـون سازد. اینک در سال 13488 علاوه بر مبارزین بیشمار داخل کشـور مخاطبیـن زیادى در عراق, لبنان و دیگـر بلاد اسلامـى بـودنـد که نهضت امام خمینـى را الگـوى خـویـش مى دانستند  .

 

امـام خمینـى و استمـرار مبـارزه ( 1350 ـ 1356 ):

نیمه دوم سال 1350 اختلافات رژیـم بعثـى عراق و شاه بالا گـرفت و به اخراج و آواره شـدن بسیارى از ایرانیان مقیـم عراق انجامید. امام خمینى طـى تلگرافى به رئیـس جمهور عراق شدیدااقدامات ایـن رژیـم را محکـوم نمود. حضرت امام خمینى در اعتراض به شرایط پیـش آمده تصمیـم به خـروج از عراق گـرفت اما حکـام بغداد بـا آگـاهـى از پیـامـدهـاى هجـرت امام خمینى در آن شـرایط اجـازه خـروج نـدادنـد .

 

سال 1354 در سالگرد قیام 15 خـرداد, مـدرسه فیضیه قـم بار دیگر شاهـد قیام طلاب انقلابـى بـود. فریادهاى درود بر خمینـى ومرگ بر سلسله پهلـوى به مـدت دو روز ادامه داشت پیـش از ایـن سازمانهاى چـریکـى متلاشـى شـده وشخصیتهاى مذهـى و سیاسـى مبـارز گـرفتـار زندانهاى رژیم بودند .

 

شاه در ادامه سیاستهاى مذهب ستیز خـود در اسفنـد 1354 وقیحـانه تاریخ رسمـى کشـور را از مبدإ هجرت پیامبر اسلام به مبدإ سلطنت شاهان هخامنشى تغـییر داد. امام خمینى در  واکنیشى سخت, فتوا به حرمت استفاده از تاریخ بـى پایه شاهنشاهـى داد. تحریـم استفاده از ایـن مبدإ موهوم تاریخى همانند تحریـم حزب رستاخیز از سـوى مردم ایران استقبال شـد و هر دو مـورد افتضاحـى براى رژیـم شاه شـده و رژیـم در سـال 1357 ناگزیـر از عقب نشینـى و لغو تـاریخ شاهنشاهى شد .

 

اوجگیـرى انقلاب اسلامـى در سـال 1356 و قیـام مـردم:

امام خمینـى که به دقت تحـولات جارى جهان و ایـران را زیـر نظر داشت از فـرصت به دست آمـده نهایت بهره بـردارى را کـرد. امام خمینى در مرداد 13566 طـى پیامى اعلام کرد : اکنـون به واسطه  اوضاع داخلى و خارجى و انعکاس جنایات رژیـم در مجامع و مطبـوعات خارجى فرصتـى است که باید مجامع علمى و فرهنگـى و رجال وطنخـواه و دانشجـویان خارج و داخل و انجمنهاى اسلامـى در هـر جایـى درنگ از آن استفاده کنند و بى پرده بپا خیزند .

 

شهادت آیه الله حاج آقا مصطفى خمینى در اول آبان 1356 و مراسـم پر شکـوهـى که در ایران برگزار شـد نقطه آغازى بـر خیزش دوباره حـوزه هاى علمیه و قیام جامعه مذهبى ایران بـود. امام خمینى در همان زمان به گـونه اى شگفت ایـن واقعه را از الطـاف خفیه الهى نامیده بـود. رژیـم  شاه با درج مقاله اى توهیـن آمیز علیه امام در روزنامه اطلاعات انتقام گرفت. اعتراض به ایـن مقاله, به قیام 19 دى مـاه قـم در سـال 56 منجـر شـد که طــــى آن جمعى از طلاب انقلابـى به خـاک و خـون کشیـده شـدنـد . شاه علیـرغم دست زدن به کشتارهاى جمعى نتـوانست شعله هاى افروخته شـده را خامـوش کند .

او بسیج نطـامـى و جهاد مسلحـانه عمـومـى را بعنــــوان تنها راه باقیمانـده در شرایط دست زدن آمریکا به کـودتاى نظامـى ارزیابـى مى کرد .

 

هجـرت امـام خمینـى از عراق به پـاریـس:

در دیدار وزراى خارجه ایران و عراق در نیویورک تصمیـم به اخراج امام خمینـى از عراق گرفته شـد. روز دوم مهر 13577 منزل امام در نجف بـوسیله قـواى بعثـى محاصره گردیـدانعکاس ایـن خبر با خشـم گستـرده مسلمانان در ایران, عراق و دیگـر کشـورها مـواجه شـد .

روز 12 مهر ,امام خمینى نجف را به قصد مرز کـویت ترک گفت. دولت کویت با اشاره رژیـم ایران از ورود امام خمینى به ایـن کشـور جلوگیرى کـرد. قبلا صحبت از هجـرت امام خمینى به لبنـان و یا  سـوریه بـود امـا ایشان پـس از مشـورت با فـرزنـدشان ( حجه الاسلام حاج سیـد احمـد خمینـى ) تصمیـم به هجـرت به پاریـس گرفت. در روز 14 مهر ایشان وارد پاریس شدند .

 

و دو روز بعد در منزل یکى از ایرانیان در نوفل لوشاتـو ( حـومه پاریـس ) مستقـر شـدنـد. مإمـوریـن کاخ الیزه نظر رئیـس جمهور فـرانسه را مبنـى بـر اجتناب از هرگـونه فعالیت سیاسـى به امام خمینى ابلاغ کـردنـد. ایشان نیز در واکنشـى تنـد تصـریح کـرده بـود که اینگونه محدودیتها خلاف  ادعاى دمکراسى است و اگر او ناگزیر شـود تا از ایـن فرودگاه به آن فـرودگاه و از ایـن کشور به آن کشـور بـرود بـاز دست از هـدفهایـش نخـواهـد کشیـد .

امام خمینى در دیماه 57 شوراى انقلاب را تکشیل داد. شاه نیز پـس از تشکیل شـوراى سلطنت و اخذ رإى اعتماد بـراى کـابینه بختیار در روز 266 دیماه از کشـور فـرار کرد. خبـر در شهر تهران و سپـس ایران پیجید و مردم در خیابانها به جشـن و پایکـوبى پرداختند .

 

بـازگشت امـام خمینـى به ایـران پـس از 14 سـال تبعیـد:

اوایل بهمـن 57 خبر تصمیم امام خمینى در بازگشت به کشور منتشر شد. هر کـس که مى شنید اشک شـوق فرو مـى ریخت. مردم 144 سال انتظار کشیده بـودنـد. اما در عیـن حال مردم و دوستان امام نگـران جان ایشان بـودند چرا که هنوز دولت دست نشانده شاه سر پا و حکومت نظامى بر قرار بود. اما امام خمینى تصمیـم خویـش را گرفته و طى پیامهایى به مردم ایران گفته  بـود مى خـواهد در ایـن روزها سرنـوشت ساز و خطیر در کنار مردمـش باشد. دولت بختیار با هماهنگى ژنرال هایزر فـرودگـاههاى کشـور را به روى پـروازهـاى خـارجى بست.

 

دولت بختیار پـس از چنـد روز تـاب مقـاومت نیاورد و ناگزیـر از پذیرفتـن خـواست ملت شـد. سرانجامامام خمینـى بامداد 12 بهمـن 1357 پـس از 144 سال دورى از وطـن وارد کشـور شـد . استقبال  بـى سـابقه مـردم ایـران چنـان عظیـم و غیـر قـابل انکـار بــود که خبرگزاریهاى غربـى نیز ناگزیر از اعتراف شـده و مستقبلیـن را 4 تا 6 میلیون نفر برآورد کردند .

 

سرنگونى نظام شاهنشاهى و پیروزى انقلاب اسلامى 22 بهمن یوم الله:

روز 19 بهمـن 1357 پرسنل نیروى هـوایى در محل اقامت امام خمینى (مـدرسه علـوى تهران) بـا  ایشـان بیعت کـردند.

سفارت آمریکا و شـوروى بـوسیله ساواکیها و پـس مانده هاى رژیـم شاه و با تحریک گروهکهاى کمـونیستـى به اصطلاح مجاهدین خلق ( منافقیـن ) در حـرکتهاى ایذایـى علیه انقلاب مشـارکت فعال داشتنـد . گـروهک تروریستـى فرقان , اندیشمند برجسته و عضـو شـوراى انقلاب , علامه مرتضى مطهرى را در تاریخ 12/2/58 و آیه الله قاضـى طباطبایى 10/ 8/58 و دکتر محمـد مفتح 28/9/58 و حاج مهدى عراقـى و پسـرش 4/6/58 تـرور کـرد و در تـرور آقـایان هـاشمـى رفسنجـانـى و مـوسـوى اردبیلـى نـاکـام مـاند .

 

کمتر از دو ماه از پیروزى انقلاب نمـى گذشت که 2 / 98 درصد راى دهندگان در رفرانـدوم 12 فروردین سال 58 در یکـى از آزادتـریـن انتخـابـات تـاریخ ایـران رإى به استقـرار نظام جمهورى اسلامـى دادند و متعاقب آن انتخابات پیاپى براى تدویـن و تصـویب قانـون اساسـى و انتخاب نمایندگان مجلـس شـوراى اسلامـى برگزار گردید .

 

امام خمینى پـس از پیروزى انقلاب در تاریخ دهـم اسفنـد 1357 از تهران به قـم آمده بود و تازمان ابتلإ به بیمارى قلبى 2 بهمـن 1358 ) در ایـن شهر بود . حضرت امام خمینى پس از 399 روز مداوا  در بیمارستان قلب تهران , مـوقتا در منزلى واقع در منطقه دربند تهران ساکـن شد و سپـس در تاریخ 27 / 2 / 1359 بنا به تمایل خـود به منزلـى محقر متعلق به یکـى از روحـانیـون ( حجه الاسلام ) سیـد مهدى امــــام جمارانـى ) در محله جماران نقل مکـان کـرد و تـا زمـان رحلت در همین منزل ماند .

 

در انتخابات اولیـن دوره ریاست جمهورى ایران ( 5 / 11 / 1358 ) و در حالیکه امام خمینـى در  بیمارستان قلب تهران بستـرى بـود , آقاى ابـو الحسـن بنى صدر از رقباى خـود پیشـى گرفت . او که در آستانه پیـروزى انقلاب به کشـور بازگشته بـود بـا سخنـرانیهاى و ارأه کتابهاى خـویـش از خـود چهره اى مـذهبـى انقلابـى و اقتصاد دانى آگاه ارأه مى کرد .

 

امام خمینى در مراسـم حکم تنفیذ ریاست جمهورى وى فرمودند : مـن یک کلمه به آقاى بنى  صدر تذکر مى دهم . این کلمه براى همه است: (( حب الدنیا راس کل خطیئـه)) کیـش شخصـیت آقاى بنى صدر و قدرت طلبـى وى مـانع از بکـار گیـرى ایـن نصیحت شـد. وحدت ملـى با اختلاف افکنیهاى بنـى صدر به مخاطره افتاده بـود .

 

سرانجام امام خمینى طـى حکمـى کـوتاه در 20 خرداد 1360 بنى صدر را از فرماندهى کل قوا  عزل و متعاقب آن مجلـس شوراى اسلامى رإى به بى کفایتى وى داد .

از این پـس منافقیـن رسما دست به اقدامات براندازى و فعالیتهاى تروریستـى زدندو سران و اعضاى آن در خانه هاى تیمى مخفى شدند . حزب جمهورى اسلامى در رإس حملات تروریستـى منافقیـن قرار داشت . ایـن حزب پـس از پیـروزى انقلاب بـا همت بزرگانـى همچـون حضـرات آقـایان : خـامنه اى , دکتـر بهشتـى , دکتـر بـاهنـر , هـاشمـى رفسنجانى , و موسـوى اردبیلى به منظور سازماندهى نیروهاى مومـن به راه امام خمینى و مقـابله بـا تحـرکات گـروهکهاى سیاسـى ضـد  انقلاب تشکیل شده بود .

 

آیه الله خامنه اى روز 6 تیر ماه 1360 بـر اثر انفجار بمبـى که منافقیـن در مسجـد ابـاذر تهران کـار گذاشته بـودنـد به هنگـام سخنرانـى مجروح گردیـد . فرداى آن روز فاجعه اى عظیـم به وقـوع پیوست . 72 تـن از کار آمدتریـن عناصر نظام اسلامى و یاران امام خمینى که در میان آنان رئیـس  دیوانعالى کشـور ( دکتر بهشتى ) , چند تـن از وزرا , تعدادى از نمایندگان مجلس شوراى اسلامى وجمعى از مسئولیـن قـوه قضـأیه وجمعى از منتفکـریـن و نـویسنـدگان و نیروهاى انقلابـى حضـور داشتند , در مقر حزب جمهور اسلامى بر اثر انفجار بمبى قوى که عامل نفوذى سازمان منافقیـن کار گذاشته بود , شهید شدند . دو ماه بعد در روز 8 شهریـور 1360 آقاى محمد على رجایـى چهره محبـوب مردم ایران که بعد از عزل بنـى صدر از سـوى مردم به ریاست جمهورى انتخاب شده بود به همـران حجـه الاسلام دکتر محمـد جـواد باهنـر ( نخست وزیر ) در محل کار خـویـش با انفجار بمبى دیگر به شهادت رسیدند .

 

منافقین در نظر مردم ایران منفورتریـن مجرمینى هستند که هیچگاه جنایات جانیان مشهور تـاریخ معاصـر ایـران به آنان نمـى رسـد . علاوه بـر شهادت 72 نفر از محبـوبتریـن شخصیتهاى نظام اسلامـى در انفجار مقـر حزب جمهورى اسلامـى وشهادت رئیـس جمهور و نخست وزیر ایران , چهره هاى برجسته دیگرى نیز بـوسیله اقـدامات تروریستـى منافقیـن از مردم ایران گرفته شـدنـد که مـى تـوان از ترور آیه الله صـدوقـى امام جمعه یزد ( 11 / 4 / 61 ) , تـرور آیه الـله دستغیب امام جمعه شیراز ( 20 / 9 / 60 ) , ترور آیه الله مدنـى امام جمعه تبـریز ( 20 / 6 / 60 ) , آیه الله قـدوسـى به همراه سرتیپ دستجردى ( 14 / 6 60 ) و ترور حجه الاسلام هاشمـى نژاد ( 7 / 7 / 60 ) و دهها شخصیت روحـانـى دیگـر نام بـرد که هـر یک در منطقه اى وسیع از ایران بـر دلهاى مـردم حکـومت داشتنـد و نقـش آفـرینـان نهضت امـام خمینـى بـودند.

 

جنگ تحمیلـى و دفـاع 8 سـالهامام خمینى و ملت ایـران:

شکست طرحهاى برانـداز نظام جمهورى اسلامـى با استفاده از محاصره اقتصادى و سیاسـى که از سـوى آمـریکا در جهان پیگیرى مـى شـد و شکست ایـن کشـور در عملیات صحراى طبـس پـس از اشغال لانه جاسـوس آمریکا , و ناکامى در تجزیه کردستان , هیئت حاکمه ایـن کشور را در سال 1359 به سمت تجربه راه حل نظامى تمام عیار سـوق مـى داد

روحیه قـدرت طلبـى صـدام و خصـومتهاى مـرزى گذشته دو کشـور نیز شرایطـى ا یدهآل براى آمریکا پـدیـد مـى آورد تا به صـدام براى تجاوز و ا شغال نظامـى ایران چـراغ سبز داده و فرمان عملیات را صادر کند .

 

به هـر حـال ارتـش عراق در روز 31 شهریـور 1359 تجـاوز گستـرده تظامى خـویـش را در طول 1280 کیلومتر مرز مشترک از شمالى تریـن نقطه مـرز مشتـرک با ایران تا بنـدر خـرمشهر و آبادان در جنـوب ایران آغاز کرد . همزمان هـواپیماهاى نظامى عراق فرودگاه تهران و منـاطق دیگر را( در سـاعت 2 بعد از ظهر) بمبـاران کـردند.

ارتـش ایران که بر اثر حـوادث انقلاب به شدت آسیب دیده و از هـم گسیخته بـود , دوران اولیه بـازسـازى خـود را مـى گذراند.

 

سپاه تازه تإسیـس پـاسـداران انقلاب ا سلامـى که به فـرمان امام خمینـى تشکیل شـده بود در  آغاز راه بـود و نیـرو , تجهیزات , و تجـربه کـافـى در روزهـاى نخست جنگ نداشت.

نخستیـن واکنشهاى امام خمینى واولین پیامها و سخنرانیهاى امام خمینى در رابطه بـا تجـاوز  ارتـش عراق از لحـاظ شنـاخت شخصیت وى و نــوع فرماندهـى او بسیار جالب تـوجه است که در اینجا مجال بازگـویـى ظرافتها و ویژگیهاى آن نیست . امام خمینى بـى درنگ فرمان مقاومت صادر  کرد .

 

قبلا فرمان امام خمینى مبنى بر بسیج عمومى و تشکیل ارتـش بیست میلیونى بـا استقبـال  جـوانـان انقلابـى ایـران مـواجه و آمـوزش و اعزام بسیجیـان به جبهه هـا فضـاى ایـران را دگـرگـون سـاخته بــود . مـوفقیتهاى پیاپـى رزمنـدگان سپـاه اسلام آثـار شکست را در جبهه بعثیها نمایان ساخت .

انـواع سلاحهاى پیشرفته اى که حتـى در شـرایط صلح نیز تهیه آنها دشـوار و به چنـدیـن سال پیگیـرى و مذاکـره و امتیاز دادن نیاز داشت به سـرعت در اختیـار صـدام قـرار گرفت.

 

مـوشکهاى اگزوسه و هواپیماهاى سوپراتاندارد فرانسـوى از آنجمله اند . امام خمینى در  شرایطـى دفاع مقدس ملت را هدایت مى کرد که جمهورى اسلامى رسما از سـوى آمریکا و اروپا تحریـم تسلیحاتى شده بود و براى یافتـن یک قطعه هواپیماهایش مى بایست ماهها وقت صرف کند .

 

سقوط صدام به دست سپاه اسلام کوس شکست چندیـن قدرت بزرگ جهان را در مقابله بـا انقلاب اسلامـى به صـدا در مـى آورد . اینک بـرخلاف گذشته همه تلاشهاى آمـریکا و شـوراى امنیت بـر مسـدود کـردن راه پیشروى رزمندگان ایرانـى و جلـوگیرى از سقـوط صدام متمرکز شـده بـود . قطعنامه 598 شـوراى امنیت از تصویب گذشت . ایـن قطعنامه قسمت عمـده نظرات و شرایط قبلـى ایران براى ترک نبـرد را که از آغاز دفاع خـویـش بر آنها اصرار مـى ورزید ولـى سازمانهاى بیـن المللـى به امید پیروزى صدام زیر بار نمى رفتند , پذیرفته بـود

 

ایـن گروه در پایان بررسى به اتفاق آرإ نظر خـویـش را مبنى بر آماده بـودن شـرایط بـراى اثبـات حقانیت جمهورى اسلامـى در دفاع مقـدس 8 ساله و تـرک مخـاصمه بـر اساس مفاد قطعنامه 598 بـود .

 

پیـام امـام خمینـى معروف به پیـام قبـول قطعنـامه تعبیـر امام خمینـى از پذیـرش قطعنامه به  عنـوان جام زهـر خـود حقایقـى ناگفته دارد و حاوى نکات ظریف بسیارى است که بیان آنها در ایـن مقاله نمـى گنجـد و فقط به ذکر فـرازى از پیام امام خمینىدر ایـن رابطه بسنـده مـى شـود : و اما در مـورد قبـول قطعنامه که حقیقتا مسئله بسیار تلخ و ناگـوارى براى همه و خصـوصا براى مـن بود , ایـن است که مـن تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در چنگ بـودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراى آن مـى دیدم ولى به واسطه حـوادث و عواملـى که از ذکر آن فـعلا خـوددارى مـى کنـم و بـه امید خـداوند در آینده روشـن خواهد شد و با تـوجه به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور که مـن به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم , با قبول قطعنامه و آتـش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مى دانـم و خـدا مـى دانـد که اگر نبـود انگیزه اى که همه ما و عزت و اعتبار مـا بـایـد در مسیـر مصلحت اسلام و مسلمین قربانى شـود هرگز راضـى به ایـن عمل نمى بـودم و مـرگ و شهادت بـرایـم گـواراتـر بـود.

اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالى گردن نهیم ومسلـم ملت قهرمـان و دلاور ایـران نیز چنیـن بـوده و خـواهـد بـود ...

 

از جمله شگفتیهاى دوران طـولانـى دفاع مقـدس ملت ایـران آنکه در تمام ایـن مـدت مردم ایران نشاط خـود را براى سازندگـى و جبران خـرابیهاى به ارث مانده از رژیـم سابق هیچگاه از دست ندادنـد و در همیـن مـدت علاوه بر اداره کامل امـور جبهه ها , طرحهاى بزرگ بازسازى و نوسازى کشـور از پروژه هاى عظیـم سد سازى و راه سازى گرفته تا طرحهاى توسعه اکتشافات و بهره بـردارى نفتـى و تـوسعه نیروگاههاى انرژى و بهسازى امور کشاوزرى و افزایـش دانشگاهها و مراکز تحقیقاتى کشـور و دیگر امـور مربـوط به تـوسعه ملى را با جدیت دنبال کردند .

 

امـام خمینـى در تــــاریخ 4 / 2 / 1368 به منظور اصلاح و تکمیل ارکان تشکیلات نظام اسلامى  طى نامه اى به رئیـس جمهور وقت ( حضرت آیه الله خـامنه اى ) هیئتـى از صـاحب نظران و کـارشنـاسـان را مسئول بررسى و تـدویـن اصلاحات لازم در قانـون اساسـى بـر اساس 8 محور تعیین شده در همیـن نامه نمود . اصلاح مواد مربوط به شرایط رهبـرى , تمرکز در قـوه مجـریه و قضأیه و صـدا و سیما و وظایف مجمع تشخیص مصحلت نظام از اهـم ایـن موارد بود . مواد اصلاح شده قـانـون اسـاسـى در تـــــاریخ 12 آذر 1368 ( بعد از رحلت ) به رفرانـدوم عمـومـى گذاشته و با اکثریت مطلق آرإ به تإیید ملت ایران رسید .

 

دفـاع از پیامبـر اسلام و ارزشهاى دینـى آخـریـن رویارویـى امام خمینى با غرب:

ماجـراى تـدویـن و انتشار وسیع کتاب مبتذل آیات شیطانـى نـوشته سلمان رشدى و حمایت رسمـى دولتهاى غربـى از آن سر آغازى بر فصل تهاجـم فرهنگى بـود . امام خمینى با تـوجه به دلایل و واقعیتهاى فـوق در تاریخ 25 / 11 / 13677 در ضمـن چند سطر کـوتاه با صـدور حکـم ارتداد و اعدام سلمانى رشدى و ناشریـن مطلع از محتواى کفر آمیز ایـن کتـاب , انقلابـى دیگـر بـر پـا کرد.

 

سالهاى آخر عمر امام خمینى و حوادث ناگوار:

چند حادثه در ایـن سالها اتفاق افتاد که اثر آن بر روح و خاطرهامام خمینى سنگینى مى کرد .  یکى از ایـن حوادث , شهادت مظلومانه حجاج بیت الله الحرام در کنار خانه خدا و در مراسـم حج سال 1366 بود.

در پهنه مسأل داخلى نیز شرایطـى که منجر به برکنارى قأم مقام رهبـرى از سـوى امام خمینـى( در تاریخ 8 / 1 / 688 ) گردیـد از جمله حوادث ناگوار دیگر بـود ) امام خمینى درآخریـن نامه اى که خطاب به وى نـوشت و منجر به پذیرش استعفا و برکنارى او از قأم مقام رهبرى گردید ایـن نکته را تصریح کرده بـود که او از ابتدا با انتخاب آقاى منتظرى به عنـوان رهبر آینده نظام اسلامـى مخالف بوده و ایشـان را فاقد طاقت لازم براى پذیرش این مسئولیت سنگیـن و خطیر و مشکل مى دانسته است .

 

رحلت امـام خمینـى :

 

زندگینامه امام خمینی امام خمینی زندگی نامه امام خمینی

در آستـانه نیمه خـرداد سـال 1368 خـود را در آماده ملاقات عزیزى مى کرد که تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف کرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او , در مـقابل هیچ قدرتى خـم نشده , و چشـمانش جز براى او گریه نکرده بـود . سروده هاى عارفانه اش همه حاکى از درد فـراق و بیان عطـش لحظه وصال محبوب بـود . و اینک ایـن لحظه شکـوهمنـد بـراى او , و جانــکاه و تحمل ناپذیر بـراى پیروانـش , فـرا مـى رسید .امـام خمینـى خـود در وصیتنامه اش نـوشـته است : با دلى آرام  و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضمیرى امیدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جایگاه ابــدى سفر مى کنـم و به دعاى خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خداى رحمن و رحیـم مى خـواهـم که عذرم را در کوتاهى خدمت و قصـور و تقصیر بپذیـرد و از مـلت امـیدوارم که عذرم را در کـوتاهى ها و قصـور و تقصیـرها بـپذیـرنـد و بـا قــدرت و تصمیـم و اراده بــه پیش بروند.

 

 ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سیزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 لحظه وصال بـود . قــلبـى از کار ایستـاد که میلیـونها قلــب را بـه نور خدا و معنـویت احـیاء کرده بـود.

 

زندگینامه امام خمینی امام خمینی زندگی نامه امام خمینی

 ************************

**************

روز شمار برخی مبارزات و تبعیدهای حضرت امام خمینى (ره)

16 مهرماه سال 1341
جلسه مهم حضرت امام خمینى (ره) با مراجع قم در رابطه با انجمنهاى ایالتى و ولایتى


11 آذر ماه سال 1341
لغو تصویبنامه ساختگى انجمنهاى ایالتى و ولایتى به دنبال مبارزات پیگیر حضرت امام خمینى (ره) و صدور پیام حضرت امام خمینى (ره) در مورد ختم این غائله


2 بهمن سال 1341
تحریم رفراندوم غیر قانونى و قلابى شاه از سوى حضرت امام خمینى (ره)


2 فروردین ماه سال 1342
فاجعه خونین مدرسه فیضیه به دست عمال رژیم شاه

15 خرداد سال 1342
دستگیرى شبانه حضرت امام خمینى (ره) . قیام تاریخى ملت ایران در اعتراض به دستگیرى حضرت امام (ره)

4 تیرماه سال 1342
انتقال حضرت امام خمینى (ره) از پادگان قصر به سلولى در عشرت آباد.

21 فرودین سال 1343
سخنرانى تاریخى حضرت امام خمینى (ره) در مسجد اعظم قم پس از آزادى از حبس و حصر.

4 آبان 1343
سخنرانى کوبنده حضرت امام خمینى (ره) به مناسبت طرح اسارتبار کاپیتولاسیون.

13 آبان 1343
بازداشت و تبعید حضرت امام خمینى (ره) به ترکیه

21 آبان سال 1343
انتقال حضرت امام خمینى (ره) از آنکارا به بورساى ترکیه

13 مهرماه سال 1344
انتقال حضرت امام خمینى (ره) از ترکیه به بغداد

16 مهرماه 1344
حرکت امام خمینى (ره) از سامرا به کربلا بعد از تبعید به عراق

23 مهرماه 1344
ورود و استقرار حضرت امام خمینى در نجف بعد از تبعید به عراق

23 آبان 1344
شروع درسهاى حوزه‏اى حضرت امام خمینى در نجف پس از تبعید به عراق

12 اردیبهشت 1356
پیام حضرت امام خمینى (ره) به مناسبت چهلم شهداى قم

2 مهرماه 1357
محاصره منزل حضرت امام خمینى (ره) توسط نیروهاى بعثى عراق

10 مهرماه 1357
هجرت حضرت امام خمینى (ره) از عراق به سوى کویت

13 مهرماه 1357
هجرت حضرت امام خمینى (ره) از عراق به فرانسه

12 بهمن 1357
بازگشت امام خمینى (ره) به میهن اسلامى پس از 15 سال تبعید.

 

در روز بیستم جمادى الثانى 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۶ ، ۱۷:۳۹
سیدعلی مشتاقی نیا

خیابان های شهر (خاطره ای از شهید عباس دوران )


در یکی از روزهای بهار سال 1360 مسئولین شهر شیراز تصمیم می گیرند به خاطر رشادت ها و دلاوری های عباس دوران، یکی از خیابان های شهر شیراز را به نام او کنند؛ لذا از دوران دعوت می شود تا در مراسم شرکت کند و او نیز قبول کرده و به آن جا می رود که از دوران به شایستگی تقدیر می شود.
چون او ضربات مهلکی به دشمن وارد نموده بود، همیشه عوامل نفوذی دشمن قصد ترور وی را داشتند که یکی از این موارد هم در همین زمان بود که خوشبختانه این ترور عقیم ماند.
درد دل خود عباس
هشتم تیر 1360
دلم نمی خواهد از سختی ها با همسرم حرفی بزنم. دلم می خواهد وقتی خانه می روم جز شادی و خنده چیزی با خودم نبرم؛ نه کسل باشم، نه بی حوصله و خواب آلود تا دل همسرم هم شاد شود. اما چه کنم؟ نسبت به همه چیز حساسیت پیدا کرده ام. معده ام درد می کند. دکتر می گوید فقط ضعف اعصاب است. چطور می توانم عصبانی نشوم؟ آن روز وقتی بلوار نزدیک پایگاه هوایی شیراز را به نام من کردند، غرور و شادی را در چشم های همسرم دیدم. خانواده خودم هم خوشحال بودند. حواله زمین را که دادند دستم، من فقط به خاطر دل همسرم گرفتم و به خاطر او و مردم که این همه محبت دارند و خوبند پشت تریبون رفتم. ولی همین که پایم به خانه رسید، دیگر طاقت نیاوردم. حواله زمین را پاره کردم، ریختم زمین. یعنی فکر می کنند ما پرواز می کنیم و می جنگیم تا شجاعت های ما را ببینند و به ما حواله خانه و زمین بدهند؟
باید با زبان خوش قانعش کنم که انتقال به تهران، یعنی مرگ من. چون پشت میزنشینی و دستور دادن برای من مثل مردن است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۰۶
سیدعلی مشتاقی نیا

Image result for ‫شهید علیرضا بی غم کلایی‬‎


عهد کرده بودم هر طور شده مراسم حنابندان را برای جوان شهیدم برگزار کنم. خواهر های شهید را صدا زدم و به آنها گفتم:

-حنا بیاورید.

در تابوت را باز کردم. خواستم حنا را روی زلفش قرار دهم، دیدم جز جمجمه چیزی از سرش باقی نماده. خواستم روی کف دستش حنا بگذارم، دیدم دست در بدن ندارد. تلاش ام را ادامه دادم. دنبال جای سالمی در بدن پسرم می گشتم. تکه استخوانی، نگاه مرا به خودش جلب کرد. حنا را روی همان تکه استخوان گذاشتم و فرزندم را برای آخرین بار بوسیدم و در تابوت را بستم.

برگرفته از مجله سبزسرخ ، شماره 113

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۳:۰۶
سیدعلی مشتاقی نیا
وصیتنامه شهید غلامعلی رجبی

بسم الله الرحمن الرحیم
 
بخون خویش نویسم به روی سنگ مزارم
که من به جرم محبّت قتیل خنجر یارم

ربَّنا فاغفرلنا ذُنوبَنا و کفِّر عنّا سیّئاتنا وتَوَفَّنا مَعَ الابرار
ربَّنا اِ نَّنا سَمعنا مُنادیاً  یُنادی للایمان اَن آمنوا بربِّکُم فامنّا

ناد علیّاً مَظهر العجائب
تَجدهُ عوناً لَکَ فی النَوائِب

کُلُ هَمٍّ وغَمٍّ سَیَنجلی
بِولایتکَ یا علیٌّ یا علیٌّ یا علیٌّ


اینجانب غلامعلی جندقی وصیت می کنم که همه آشنایان، دوستان، پدر و مادر، برادرانم و خواهرانم همگی را شفاعت خواهم کرد. مرا در هیئت فراموش نکنید.

در مجلس ختم وغیره، فقط و فقط روضه حضرت اباعبدالله (ع) خوانده شود.

روضه برای امام حسین (ع) عمری است مورد علاقه و عشق من بوده و من با روضه و محبت اهل بیت و مجالس و هیئت ها مأنوس بوده ام و اگر به من اجازه داده شود به دنیا رجوع کنم و با روحم به شما سر بزنم فقط دوست دارم در هیأت ها و روضه ها شرکت کنم . مرا فراموش نکنید مخصوصاً محرم، شب ها و صبح ها  از اربابم می خواهم اجازه دهد من به هیأت بیایم و شما را هم سفارش می کنم  به عزاداریها که بلا را دفع می کند و اشک بر حسین (ع) کلید پیروزی است.

دفاتر شعرم وکتابهای روضه و شعرم مال غلامرضا برادرم که در هیأت بخواند. التماس دعا دارم.

 براداران عزیزم مخصوصاً غلامرضا، شما را به خدا در هیئت یاد من باشید و من قول شفاعت به شما می دهم و در خاتمه از دوستان و آشنایان همگی خداحافظی نموده و حلالیت می طلبم و بهترین هدیه برای من اشک چشم برای حسین (ع) است، اگر گاهی در هیئت ها یک قطره از اشک برای اربابم را به من هدیه کنید از همه چیز برایم بالاتر است، آنقدر که این یک قطره را  به تمام بهشت نمی فروشم.

به امید دیدار شما در قیامت

غلامعلی جندقی رجبی

اندیشمک4/5/1367

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۶ ، ۲۳:۳۰
سیدعلی مشتاقی نیا

زندگینامه شهید مجید شهریاری


دکتر مجید شهریاری در سال 1345 و در زنجان متولد گردید . ایشان متاهل و دارای دو فرزند به نام های محسن و زهرا بودند . همسر ایشان شهید زنده خانم بهجت قاسمی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی می باشد .
شهید مجید شهریاری تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در زنجان ، دوره کارشناسی را در رشته مهندسی الکترونیک در دانشگاه صنعتی امیر کبیر ( از سال 1363 تا سال 1368 ) ، دوره کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی هسته ای در دانشگاه صنعتی شریف ( از سال 1369 تا سال 1371) و دوره دکتری در رشته مهندسی هسته ای را در دانشگاه امیر کبیر از سال 1372 تا 1377 ) گذارنده اند . بدین تربیت ، ایشان تمام تحصیلات خود را در کشور جمهوری اسلامی ایران گذرانده اند .
 
پس از فراغت از تحصیل در دانشگاه امیر کبیر به عنوان عضو هیات علمی مشغول به کار شدند . شروع به کار ایشان به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاه شهید بهشتی در تاریخ 14/11/1380 در دانشکده مهندسی هسته ای و در گروه آمورشی کاربرد پرتوها با مرتبه استادیاری پیمانی بوده است . دکتر شهریاری در تاریخ 28/2/1383 از مرتبه پیمانی به مرتبه رسمی آزمایشی تغییر وضعیت داده و در تاریخ 16/1/1384 یعنی حدود چهار سال بعد از شروع به کار به مرتبه دانشیاری ارتقا پیدا نمودند. در این مرحله از ارتقاء ،نمره کیفیت آموزشی ایشان در چهار سال تدریس در دوره استاد یاری نمره 18.5 (از بیست) و در امر پژوهش با چاپ 10 مقاله علمی پژوهشی در مجلات علمی بین المللی ، ارائه سخنرانی در 21 کنفرانس بین المللی ، راهنمایی و مشاوره 20 دانشجوی کارشناسی ارشد و راهنمایی 3 دانشجوی دکتری و بالاخره اجرای 5 طرح پژوهشی با امتیازی بالا به مرتبه دانشیاری ارتقاء پیدا کرد . ایشان از تاریخ 8/2/1388 و بر اساس تصویب هیات ممیزه در تاریخ 6/2/1389 به درجه استادی ارتقاء پیدا نمود . در واقع بعد از چهار سال دوره دانشیاری و حدود هشت سال از زمان شروع به کار که حداقل زمان لازم برای برای ارتقاء به درجه استادی است  ، به این مرتبه ارتقاء یافت . نمره کیفیت تدریس ایشان در دوره دانشیاری 19.46 از 20 بوده است . به علاوه، فقط از ماده 2 آئین نامه ارتقاء ، 115.83 امتیاز کسب کردند .
 
لازم به توضیح است که برای ارتقاء به درجه استادی 115 امتیاز کافی است که با احتساب امتیاز همین ماده توانستند به مرتبه استادی ارتقاء یابند . جمع امتیازهای ایشان برای ارتقاء به مرتبه استادی 169.79 بوده است . در دوره دانشیاری ، استاد راهنمای 17 دانشجوی کارشناسی ارشد و 5 دانشجوی دکتری بوده و 21 مقاله تخصصی در مجلات علمی پژوهشی به چاپ رسانده اند. همچنین در 24  کنفرانس بین المللی به ایراد سخنرانی در رشته تخصصی خود پرداخته اند . بالاخره در این دوره مجری 5 طرح پژوهشی بوده اند .

مشاغل اجرایی ایشان به شرح زیر بوده است :

_ نماینده دانشگاه شهید بهشتی در امور اجرایی همکاری با سازمان انرژی هسته ای 4/11/1383 تا زمان شهادت
_ عضو انجمن هسته ای ایران از 1/12/1383 تا 1/12/1385
_ مدیر گروه کاربرد پرتوها از 3/7/1384 تا زمان شهادت
_ عضو شورای آزمایشگاه مرکزی دانشگاه از 18/5/1385 تا 1/7/1386
_ عضو شورای فناوری دانشگاه از 25/9/1381 تا 1/7/1386
_ عضو کمیته تخصصی فنی و مهندسی هیات ممیزه از 10/11/1386 تا زمان شهادت
_ مشاور جمهوری اسلامی ایران در پروژه سزامی از 25/3/1387 تا زمان شهادت
_ برگزار کننده چهار کمیته علمی و کارگاه آموزشی از 1385 تا زمان شهادت
 
 وسرانجام این دانشمند فرزانه واستاد فیزیک هسته‌ای دانشگاه شهید بهشتی ایران در تهران درتاریخ ۸ آذر ۱۳۸۹ توسط رژیم صهیونیستی و باهمکاری اطلاعاتی منافقین دریک عملیات تروریستی به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

خصوصیات شهید شهریاری و تعبیر آیت‌الله جوادی آملی از جایگاه شهید شهریاری در سرای باقی از زبان همسر شهید:

دکتر بهجت قاسمی همسر شهید مجید شهریاری استاد برجسته فیزیک هسته‌ای دانشگاه شهید بهشتی در دیدار مسئولان جهاد دانشگاهی بعدازظهر روز دوشنبه در منزل شهید شهریاری برگزار شد با اشاره به اینکه من و شهید شهریاری خود را از اعضای دانشگاه صنعتی امیرکبیر می‌دانیم، افزود: زمانی وارد دانشگاه صنعتی امیرکبیر شدم که به تازگی دوره کارشناسی خود را به اتمام رسانده بودم و هنوز شهید شهریاری را نمی‌شناختم. چند سالی را در دانشگاه صنعتی امیرکبیر حضور داشتم و بالاخره در مقطع کارشناسی ارشد در رشته مهندسی هسته‌ای از دانشگاه صنعتی شریف قبول شدم و در این دانشگاه بود که با شهید شهریاری آشنا شدم. شهید شهریاری دانشجوی نمونه و به قولی تاپ دانشکده مهندسی هسته‌ای دانشگاه صنعتی شریف بود. شهید شهریاری را در ابتدا در ترم اول تحصیل خود دیدم و همیشه وی در سایت دانشگاه حضور داشت و به قولی مرجع دانشگاه و دانشجویان بود. همسرم فردی آرام و ساکت بود و دائماً با دانشجویان در مباحث علمی به بحث می‌پرداخت و اساتید دانشگاه صنعتی شریف بسیار وی را دوست داشتند. در ترم دوم تحصیلی خود کرسی درسی برپا داشت تا در این کلاس بیشتر با شهید شهریاری آشنا شدم

این استاد دانشگاه بیان داشت: مراسم ازدواج من و شهید شهریاری در سلف‌سرویس اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار شد که به نظرم اکنون این محل به یک محل اداری تبدیل شده است و به یاد دارم که پس از آن با لباس عروس به خوابگاه رفتیم و زندگی بی‌تکلف خود را آغاز کردیم.

شهید شهریاری از نظر رفتاری بسیار نمونه بود و فردی بسیار متشرع بود. در کلاس درس سن و سال من از بقیه دانشجویان بیشتر بود و در آن حین کارمند دانشگاه صنعتی امیرکبیر هم بودم و دانشجویان جوانتر از متشرع بودن شهید شهریاری بسیار تعریف و تمجید می‌کردند و این امر باعث می‌شد تا وی را بیشتر بشناسم.
پس از ازدواج با شهید شهریاری عمق رفتار نمونه و متشرع بودنش را در زندگی شخصی خودمان دیدم و نماز شب‌ خواندن همسرم را دیدم. در شب اول ازدواج‌مان سجاده نماز شب شهید شهریاری پهن بود. شهید شهریاری بسیار مبادی اخلاق بود و ادب،‌نگاه، صحبت، رفتار و تقدم سلام وی همیشه زبان‌زد بود.

در زمانی که قرار بود تز خود را ارائه دهم تا ساعت 22 یا 23 در خارج از منزل حضور داشتم و وی در این برهه فعالیت‌های منزل نیز کمک می‌کرد.

‌ یادم هست برای انجام کاری به کرج رفته بودم با شهید شهریاری تماس گرفتم و به وی گفتم برای فرزندان‌مان غذا درست کن که وی بدون ریختن روغن و نمک برای فرزندان نیمرو درست کرده بود. سالهایی که با شهید شهریاری زندگی کردم بسیار مرا رعایت می‌کرد و به جرأت می‌توانم بگویم لقمه غیر حلالی وارد زندگی‌ ما نشد.
قاسمی با تأکید براینکه شهید شهریاری علاقه داشت آنچه را که فرا گرفته به همه منتقل کند، تصریح کرد: شهید شهریاری بارها تا ساعت یک تا دو نیمه‌شب در خارج از منزل و هنگامی که از وی می‌پرسیدم کجا بودی؟ می‌گفت تز درسی یکی از دوستان به مشکلی برخورده بود و در سایت کامپیوتری دانشگاه برای رفع این مشکل حضور داشتم.
شهید شهریاری به دانشجویان خود بسیار کمک می‌کرد و وقت می‌گذاشت که در این خصوص به وی می‌گفتم وقت خودم را حلالت می‌کنم اما باید برای فرزندانمان وقت صرف کنیم.

همسر شهید شهریاری با بیان اینکه همسرم در انجام واجبات و ترک محرمات نیز به اندازه‌ جدیت در مسائل علمی جدی بود خاطرنشان کرد: شهید شهریاری حتی در برخی عروسی‌ها حضور پیدا نمی‌کرد و با کسی هم تعارف نداشت. می‌گفت "وقتی قرار است حلالی حرام شود در آن محل حضور پیدا نمی‌کنم ".
قاسمی با اشاره به اینکه همسرم بسیار مراقبت می‌کرد تا حلال را حرام نکند تأکید کرد: شهید شهریاری مطالعه تفسیر قرآن را هرگز رها نمی‌کرد و تفسیر آیت‌الله جوادی آملی را به صورت کتاب و نرم‌افزار همیشه همراه خود داشت. در خانه بخش‌هایی از تفسیر قرآن را به من و فرزندان بیان می‌کرد و همچنین ارادت خاصی به حافظ داشت.

وی افزود: شهید شهریاری شعرهای حافظ را می‌خواند و آرام‌آرام اشک می‌ریخت. برخی اوقات روبروی من می‌نشست و شعر می‌خواند و نمی‌دانم در این اشعار چه می‌دید که اشک می‌ریخت.

قاسمی تأکید کرد:‌ به نظرم این قانون الهی بود که همسرم شهید شود و واقعاً لیاقت وی شهادت بود. و به این دلیل است که خداوند صبر عظیمی به من داده است.
همسر شهید شهریاری اظهار داشت: آیت‌الله جوادی آملی در مراسم چهلم همسرم در اطلاعیه‌ای اعلام داشتند "همسر و خانواده شهید شهریاری مطمئن باشند که وی در روح و ریحان است. اگر با دو دست پر به بارگاه الهی راه یافت، نه تنها مشکل خودش را حل می‌‌کند بلکه مشکل دیگران را هم برطرف می‌‌کند و از دیگران شفاعت خواهد کرد. "

وی افزود: آیت‌الله جوادی آملی شخصیت کمی نیست و طی چند سال اخیر با ایشان حشر و نشر داشتیم و به صورت خانوادگی خدمت ایشان می‌رسیدیم.

قاسمی با بیان اینکه یقین دارم جایی که اکنون دکتر شهریاری است بسیار خوب است و به منزل خود نیز نظر دارد، گفت:‌ از دو یا سه روز پیش از حادثه تا آخرین لحظاتی که با همسرم بودم ارتباط عاطفی بسیاری بین ما برقرار شده بود. اگر آرامش درونی من نبود فکر می‌کنم نمی‌توانستم دوری شهید شهریاری را تحمل کنم و باید باور داشته باشید که حضورش را در منزل حس می‌کنم.

همسر شهید شهریاری تصریح کرد: شهید شهریاری به من و فرزندانم حتی اکنون که به شهادت رسیده آرامش می‌دهد و باید این نکته را توجه داشت که خداوند توفیق داد که به عنوان همسر در کنارش بودم. شهید شهریاری از نظر روحی بسیار به من نزدیک بود و در همه موارد زندگی با یکدیگر مشورت می‌کردیم. امیدوارم همسرم در پیشگاه خداوند متعال ما را از یاد نبرد و شفیع ما باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۱۰
سیدعلی مشتاقی نیا

توسل ( از خاطرات شهید محمود کاوه )


در قسمتی از ارتفاع، فقط یک راه برای عبور بود.
محمود کاوه را بردم همان جا، گفتم:" دیشب تیربار چی دشمن مسلسلش را روی همین نقطه قفل کرده بود،هیچ کس نتونست از این جا رد بشه".
گفت:" بریم جلوتر ببینیم چه کاری می تونیم انجام بدیم".
رفتیم تا نزدیک سنگر تیربارچی.
محمود دور و بر سنگر را خوب نگاه کرد.آهسته گفتم:" اول باید این تیربار را خفه کنیم، بعد نیروها را از دو طرف آرایش داده و بزنیم به خط".
جور خاصی پرسید:" دیگه چه کاری باید بکنیم!".
گفتم:"چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه".
گفت:" یک کار دیگه هم باید انجام داد".
گفتم:" چه کاری؟"
با حال عجیبی جواب داد:"توسل؛ اگه توسل نکنیم، به هیچ جا نمی رسیم".

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۳۰
سیدعلی مشتاقی نیا

نتیجه تصویری برای شهید محمود رادمهر


آخرین تلفنی هم که به ما کرد هشت روز پیش ساعت 12 شب بود زنگ زد گفت مادرجان دارید چه می کنید؟ گفتم مفاتیح می خوانم و برای شما دعا می کنم. گفت مادرجان برایمان دعای خیر کنید. گفتم پسرم دعای خیر می کنم برایتان انشاا... آنچه که خدا برای شما می خواهد اتفاق بی افتاد و خدا خیر بنده اش را بهتر از ما تشخیص می دهد.

من خبر شهادت بچه خودم را چند روز قبل از شهادت محمود و در عالم خواب از سردار شهید علی اکبر درویشی ولشکلایی فرمانده گردان حضرت ابوالفضل(ع)  که سال 61 در عملیات رمضان با لبان تشنه شهید شده بود، دریافت کردم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۲۰
سیدعلی مشتاقی نیا

زندگینامه شهید علی اکبر درویشی


به مادرم بگوئید که خوشا به حال تو که چنین فرزندی در راه دین داده اید، فقط و فقط در خط امام خمینی و روحانیت مبارز باشید…

خدای بزرگ! به مادرم صبر، به خواهرانم استقام، به برادرانم ایمان عطا کن تا در مقابل دشمنان قرآن بعد از شهادتم مثل کوه بایستند…

خدایا! خیلی من می ترسم از آن روزی که نکند که این جان من مورد تائیدات واقع نشود. این خیلی ترس دارد، خیلی گرفتاری دارد. امیدوارم تمام برادران برایم دعا کنند که مورد تائید خداوند بزرگ بشوم...

برادر عزیزم! در خانه مان پرچم جمهوری اسلامی نصب کنید که دشمن بداند من جانم را برای جمهوری اسلامی داده ام. به خاطر خدای امام خمینی داده ام...

سلام بر قرآن! سلام بر امام خمینی! روح بدنم و سلول های اعضای بدنم و درود بر ملت همیشه در صحنه و درود فراوان بر شهیدان صدر اسلام و شهیدان ایران و شهید مظلوم دکتر بهشتی و یارانش...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۶ ، ۲۲:۵۵
سیدعلی مشتاقی نیا